Open Map
Close Map
N
Projections and Nav Modes
  • Normal View
  • Fisheye View
  • Architectural View
  • Stereographic View
  • Little Planet View
  • Panini View
Click and Drag / QTVR mode
Share this panorama
For Non-Commercial Use Only
This panorama can be embedded into a non-commercial site at no charge. Read more
Do you agree to the Terms & Conditions?
For commercial use, contact us
Embed this Panorama
WidthHeight
For Non-Commercial Use Only
For commercial use, contact us
LICENSE MODAL

0 Likes

Haftsamar Art Gallery June 2012 Siavash Roshandel Figures Of Nets And Shadows 01
Tehran

 

حجم های توري و سايه‌ها

سياوش روشندل، زمستان 1389

معرفي

ديرزماني است كه مجسمه‌سازان تورهاي فلزي را به عنوان اسكلت كار‌هاي توپري كه في‌المثل با گچ يا مواد مشابه ساخته مي‌شوند به‌كار برده‌اند. مجسمه‌هايي كه در اين مقاله معرفي‌ مي‌شوند با ديدي جديد نسبت به اين تورها، و با استفاده از امكانات نادر و خاص تجسمي خود اين تورها ساخته شده‌اند.

ايدة اصلي در آن‌ها استفاده از  شفافيت تور فلزي براي ساخت مجسمه  و تركيب آن با سايه‌هاي خودش است. كار ساخته شده را مي‌توان از هر سو نگاه كرد و درونش را نيز ديد. فرم‌هاي دروني مجسمه با فرم بيروني آن به طور كامل درگير مي‌شوند و نهايتا كار اصلي را مي‌سازند.

مجسمه‌ها از يك سو ادامة نقاشي‌هاي ترانسپارنت من هستند، و از سوي ديگر ادامة كارهاي كاغذي كه هر دو را در حدود ده سال پيش انجام داده‌ام. در آن زمان ذهنم كاملاً درگير ايدة شفافيت بود و در بين تجربيات مختلف با مواد و رسانه‌هاي مختلف با تور فلزي يك سَر ساختم. ايده همچنان ذهنم را مشغول نگاه داشته بود تا امروز كه توانسته‌ام به بيان مورد نظرم دست پيدا كنم.

تركيب مجسمه‌ با ساية خود

با عبور نور از چشمه‌هاي تور بر پس‌زمينه-كه در اينجا بوم نقاشي است- سايه‌اي مي‌افتد كه خود بخشي از تصوير است و كليت كار را كامل مي‌كند. اين سايه در واقع بر سطح دوبعدي قرار گرفته و در تقابل با مجسمه، كه سه‌بعدي است كيفيت تصويري متفاوت و كاملاً نويي ايجاد مي‌كند.. بدين ترتيب سايه با فرم مجسمه تركيب مي‌شود و تصويري كه نهايتاً ديده مي‌شود تركيبي از هر دوي آن‌هاست. اتفاقي كه براي اولين بار در هنر تجسمي تجربه مي‌شود: تركيب تصوير حاصل از فضاي سه‌بعدي با تصوير دو بعدي همان شيئ. امري مشابه با اين اتفاق در تلاش نقاشان كوبيست براي بازنمايي تصوير از چند زاوية ديد مختلف قابل تشخيص است. آنچه مهم است تفاوت و تمايز ميان اين دو نوع تصوير است: در تصاوير كوبيست‌ها -(منظور، دقيقاً طراحي‌ها و نقاشي‌ها به شيوة پيش گفته است، نه كولاژ‌ها)-كل تصوير بر زمينه‌اي دوبعدي واقع شده است. اما در كارهاي من بخشي از تصوير  يعني اصل مجسمه، در فضاي دوبعدي واقع شده، و بخش ديگري از تصوير كه ساية خود آن مجسمه است، بر فضاي دوبعدي. تجربة ديدن اين دو تصوير كاملاً از لحاظ بصري متفاوت است. 

از سوي ديگر، بيننده مي‌تواند نگاهش را بر خود مجسمه متمركز كند، يا به طور مجزا بر سايه، و يا اينكه هر دو تصوير را با هم و در يك نظر بنگرد، كه تجربه‌اي متفاوت است. اثر حسي سايه با آنچه در خود مجسمه ديده مي‌شود امكاني جديد را براي درك حسي تصوير ايجاد مي‌كند. اين امكان مي‌تواند به شدت بياني باشد.

 در نگاه اول، خطوط طراحي‌وارِ سايه  شخصيتي واضح‌تر و براي چشم‌، آشنا‌تر از نماي شفاف و سوراخ‌سوراخ تور است. علي‌رغم اين وضوح، به نظر مي‌رسد كه سايه شخصيتي متفكر‌تر، عميق‌تر و دروني‌تر دارد؛ چنان‌كه خود مجسمه شخصيتي آزاد‌تر، و بيروني‌تر را معرفي مي‌كند. به نظر مي‌رسد در اينجا اتفاقي ديالكتيكي امر آشنا را به غير آشنا بدل كرده و بالعكس.

مواجة حسي با متريال

يكي از اثرات بسيار قابل توجه اين حجم‌ها مواجة حسي با خود متريال است. از آنجا كه تور با بافت سوراخ‌سوراخ و نازكش در مرزي بين مرئي و نامرئي قرار دارد، در هنگام مواجه با آن حسي گريز‌پا به انسان دست مي‌دهد. انگار كه چيزي ناممكن به حوزة امكان آورده شده است. براي مثال در فرم‌هاي سر و چهره‌ها، ديدن سطحي شفاف كه برجستگي و فرورفتگي‌هاي آن مي‌توانند چهرة انساني را نمايان كنند، حسي از ناپايداري را ايجاد مي‌كنند، چهره واقعي‌ است، و مي‌تواند چهره‌اي خاص يا عام باشد، اما ما همواره چهرة يك انسان را به عنوان سطحي از جسمي توپر ديده‌ايم. در اينجا ذهن درگير چگونگي ساخته شدن اين چهره مي‌شود: حس كشيده شدن و فرم‌هاي مثبت و منفي آن را انسان در ذهن خود تكرار مي‌كند. و اين تكرار به معني مداخلة ذهن در تصوير و در فرايند ساخت آن است. چنين تجربه‌اي براي بيننده كاملا نو است و تفاوت آن با نگاه به فرم‌هاي توپر در اين است كه انگار بخشي از فضاي مقابل ما به وضوح فرمي ملموس يافته است. فضايي كه مي‌توان پشت آن را نيز ديد و حسي از سبكي را با آن تجربه كرد.

در حجم‌هاي توري با چرخش نور و تغيير موقعيت آن، گاه در سايه‌ها به تصاويري مي‌رسيم كه شباهتي مستقيم و ملموس با تصويرِ چهره در حجم ندارند. اما اين فاصله براي ذهن جالب است، چون مي‌داند سايه‌اي ‌چنان بي‌شباهت با حجم، بي‌هيچ شكي از خود آن حجم برآمده است. در اينجا هرقدر هم كه سايه شباهت اندكي به اصل مجسمه داشته باشد اثر ديداري آن براي چشم نامطلوب نيست، بلكه به آن به چشم تجربه‌اي از زاويه‌ ديدي متفاوت نگريسته مي‌شود.

تجربه‌اي متفاوت در بعد زمان

اگر مجسمه‌ها در فضاي داخلي و در جايي ثابت نصب شوند در ساعات متفاوت روز، و نسبت به نور فصول مختلف سال واكنش نشان خواهند داد، همچنان كه زير نور مصنوعي شب تصويرشان بشدت متفاوت با تصوير مجسمه در روز است. سايه‌ها در فضاي داخلي و در نور طبيعي روز، اگر غير مستقيم باشند كمتر نمود خواهند داشت. در اين شرايط تصوير خود حجم توري بيشتر ديده مي‌شود، اما براي بيننده‌اي كه از پيش آن را همراه با سايه‌اش ديده است، گويي در انتظار، و آبستن اتفاقي غير منتظره است. اين "نامنتظر" همان "نور" است. 

با توجه به شدت بيشتر تغييرات نور در فضاي بيرون، نصب مجسمه‌ها در اين فضا، و استفاده از نور طبيعي، سير تغييرات تصوير را در زمانْ بيشتر نمايان خواهد كرد. 

حركت نور و تغيير سايه‌ها

اگر دست به تغيير موقعيت نور روي مجسمه بزنيم، سايه‌ها حياتي متفاوت مي‌يابند و تجربة ديداري‌اي منحصر به‌فرد را به نمايش مي‌گذارند. در حيني كه موقعيت نور تغيير مي‌كند ساية تصوير بسته به سرعت حركت چشمة نور، روي سطح پس‌زمينه شروع به تغيير مي‌كند، تغييري كه ابعاد مختلف حجم را به شكلي جديد نمايان مي‌كند، گويي خود مجسمه است كه سرش را برمي‌گرداند. تغيير جهت تصوير در حالتي كه نور از محور تقارن مجسمه عبور كند ناگهان بر عكس مي‌شود، اين اتفاق را مي‌توان به بهترين شكل در تصوير سايه مشاهده كرد.

 

More About Tehran

Overview and HistoryTehran is the capital of Iran and the largest city in the Middle East, with a population of fifteen million people living under the peaks of the Alborz mountain range.Although archaeological evidence places human activity around Tehran back into the years 6000BC, the city was not mentioned in any writings until much later, in the thirteenth century. It's a relatively new city by Iranian standards.But Tehran was a well-known village in the ninth century. It grew rapidly when its neighboring city, Rhages, was destroyed by Mongolian raiders. Many people fled to Tehran.In the seventeenth century Tehran became home to the rulers of the Safavid Dynasty. This is the period when the wall around the city was first constructed. Tehran became the capital of Iran in 1795 and amazingly fast growth followed over the next two hundred years.The recent history of Tehran saw construction of apartment complexes and wide avenues in place of the old Persian gardens, to the detriment of the city's cultural history.The city at present is laid out in two general parts. Northern Tehran is more cosmopolitan and expensive, southern Tehran is cheaper and gets the name "downtown."Getting ThereMehrabad airport is the original one which is currently in the process of being replaced by Imam Khomeini International Airport. The new one is farther away from the city but it now receives all the international traffic, so allow an extra hour to get there or back.TransportationTehran driving can be a wild free-for-all like some South American cities, so get ready for shared taxis, confusing bus routes and a brand new shiny metro system to make it all better. To be fair, there is a great highway system here.The metro has four lines, tickets cost 2000IR, and they have segregated cars. The women-only carriages are the last two at the end, FYI.Taxis come in two flavors, shared and private. Private taxis are more expensive but easier to manage for the visiting traveler. Tehran has a mean rush hour starting at seven AM and lasting until 8PM in its evening version. Solution? Motorcycle taxis! They cut through the traffic and any spare nerves you might have left.People and CultureMore than sixty percent of Tehranis were born outside of the city, making it as ethnically and linguistically diverse as the country itself. Tehran is the most secular and liberal city in Iran and as such it attracts students from all over the country.Things to do, RecommendationsTake the metro to the Tehran Bazaar at the stop "Panzda Gordad". There you can find anything and everything -- shoes, clothes, food, gold, machines and more. Just for the sight of it alone you should take a trip there.If you like being outside, go to Darband and drink tea in a traditional setting. Tehranis love a good picnic and there are plenty of parks to enjoy. Try Mellat park on a friday (fridays are public holidays), or maybe Park Daneshjou, Saaii or Jamshidieh.Remember to go upstairs and have a look around, always always always! The Azadi Tower should fit the bill; it was constructed to commemorate the 2500th anniversary of the Persian Empire.Tehran is also full of museums such as:the Contemporary Art Museumthe Abghine Musuem (glass works)the 19th century Golestan Royal Palace museumthe museum of carpets (!!!)Reza Abbasi Museum of extraordinary miniaturesand most stunning of all,the Crown Jewels Museum which holds the largest pink diamond in the world and many other jaw-dropping jewels.Text by Steve Smith.


It looks like you’re creating an order.
If you have any questions before you checkout, just let us know at info@360cities.net and we’ll get right back to you.